سوره ی درد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام رضا» ثبت شده است

گریه غوغا می کند، دل های ویران بیشـــتر               صحن را پر کرده امشب بوی باران بیشتر

یا تو داری می کشی شعر مرا سمت جنون           یا دل من می زند خود را به توفان بیشتر

خوب جایی آمدی زائر مگر نشنیده ای

می شود هر مشکل آسان با کریمان بیشتر

از شما پنهان نباشد از خدا پنهان که نیست

من خدا را دیده ام سمت خراسان بیشتر

بسته هرکس جایی از جغرافیا دل را و من

بسته ام سمت شمال شرق ایران بیشتر

شب میان پنج صحن و هفت ایوان طلا

ماه جولان می دهد در این شبستان بیشتر

پنجره فولاد یعنی بارش یکریز نور

هرچه اینجا درد می بینید درمان بیشتر

علّتش را من نمی دانم ولی در این حرم

بوی عطر کربلا جاری است در جان بیشتر

دارم امشب می روم اما دلم پیش شماست

ای گرفتار تو دل های پریشان بیشتر

هرچه کردم تا ضریحت راببوسم لحظه ای          بست برمن راه را این بیشتر، آن بیشتر
این که ما را دوست می دارید یانه با شماست         ما شما را دوست می داریم از جان بیشتر

---------------------------

/شهادت امام هشتم شیعیان تسلیت/ 

                                                             عکس: 93/9/4

حرم لبریز زائرها مسافرها مجاورها
گروهی آذری ها و گروهی از شمالی ها
یکی از پای قالی و یکی از بین شالی ها
و حالا هر کدام آرام
زبان واکرده در این ازدحام ، آرام :
" ببین این دست پینه بسته را آقا
ببین این شانه های خسته را آقا
به بیخوابی دو چشم خویش را مجبور کردم من
به زحمت پول مشهد آمدن را جور کردم من
نشستم تا بگیرم دامن ایوان طلایی را
به سمتت باز کردم دست خالی گدایی را"
یکی درد دلش را با امام مهربان می گفت    یکی بالای گلدسته اذان میگفت      یکی بغض میان آه را میگفت
یکی هم خستگیِ راه را میگفت                جوان زائری در گریه هایش             "آمدم ای شاه" را میگفت
خلاصه عده ای اینجا و خیلی ها               ز راه دور ، دلگیر حرم هستند           همان هایی که جا ماندند و

حالا پای تصویر حرم هستن